م‍ــــــوج ب‍ـــــــرت‍ــــــر

م‍ــــــوج ب‍ـــــــرت‍ــــــر

" رادی‍ــــــو ج‍ـــوان ~ رادی‍ــــــوی ج‍ـــوان "
م‍ــــــوج ب‍ـــــــرت‍ــــــر

م‍ــــــوج ب‍ـــــــرت‍ــــــر

" رادی‍ــــــو ج‍ـــوان ~ رادی‍ــــــوی ج‍ـــوان "

گفتگو با بهنام احمدپور


گفتگو با "بهنام احمدپور " مدیریت شبکه رادیویی جوان


 بهنام احمدپور متولد 1342 اصفهان و تحصیلکرده شهرسازی است.
وی کار خود را از ابتدا با رادیو البرز شروع کرد و بعد به رادیو تهران آمد.
 البته سیر پیشرفت‌های کاری وی به اینجا پایان نیافت
 و او پس از مدتی مدیریت رادیو جوان را به عهده گرفت.



تعریف شما از جوان و جوانی چیست؟

طبق نظر کارشناسان در حوزه‌های مختلف علوم اجتماعی، هر دسته از محققان تقسیم‌بندیو زمان‌بندی خاص خود را برای این گروه‌ سنی مشخص کرده‌اند که هر کدام با دیگری متفاوت است، اما تعریفی را که ما برای آن پذیرفته‌ایمافراد بین 14 تا 35 سال است و برنامه‌ریزی ما برای این گروه سنی است، ولی آنچه را باید در نظر داشته باشید این است که امواج رادیویی را نمی‌توان خط‌کشی و مخاطبان آن را از هم تفکیک کرد.به این دلیل که امواج در سراسر جامعه پراکنده می‌شوند و افراد مختلف در سنین متفاوت آن را دریافت می‌کنند.


چگونه سعی می‌کنید با زبان جوانان با آنان سخن بگویید؟

در واقع برای این کار ابزاری در اختیار داریم که با آنها به زبان جوانان نزدیک می‌شویم. به این ترتیب که جوانان را در فرآیند تصمیم‌گیری و تولید برنامه‌ها دخالت می‌دهیم تا این مشکل کمرنگ‌تر شود.

نگاه شبکه جوان به مخاطبانش از بالا به پایین نیست، بلکه ما خودمان را در جایگاه جوانان قرار می‌دهیم و از منظر آنها مسائل را بررسی می‌کنیم. در همین خصوص باشگاهی حدود 15 سال پیش پایه‌گذاری شده است که در آن، مجموعه‌ای از جوانان علاقه‌مند به کار رسانه فعالیت و در آن برنامه‌سازی می‌کنند و نیروی انسانی مورد نیاز شبکه تامین می‌شود. در این فضا، هم بحث آموزشی هست و هم این‌که ما از نزدیک با مخاطبان ارتباط می‌گیریم و از سلایق، نیازمندی‌ها و علایقشان باخبر می‌شویم و در برنامه‌سازی از آن بهره می‌گیریم. به همین علت اواخر تابستان امسال برای جذب هنر‌جو در باشگاه رادیو جوان فراخوانی دادیم که از بین متقاضیان فراوانی که برای این کار اظهار تمایل کردند حدود 1800 نفر شرایط مصاحبه را داشتند و از این مجموعه، در نهایت 250 نفر انتخاب شده که در باشگاه عضو شدند. این افراد در نهایت جذب حلقه‌های ویژه‌ای در باشگاه می‌شوند و کار خود را دنبال می‌کنند. عده‌ای هم که علاقه‌مند به برنامه‌سازی هستند پس از آموزش‌های لازم، قسمتی از جدول پخش را به عهده می‌گیرند و اگر ببینیم خیلی مستعد هستند، شرایط را فراهم می‌کنیم تا از نزدیک وارد کار شوند. در ضمن نظرات مردمی را نیز در سایت بررسی می‌کنیم. خوشبختانه تاکنون توانسته‌ایم ارتباط خوبی برقرار کنیم.


آیا تا به حال توانسته‌اید رضایت مخاطبان را به‌دست آورید و در این خصوص چه اقدامی انجام داده‌اید؟

به دست آوردن رضایت مخاطب کار بسیار سختی است، چرا که جوان درخواست‌ها، نیاز‌ها و مطالبات متنوعی دارد. این نیاز بخصوص در کشور ما که جمعیت جوان زیادی دارد بیشتر به چشم‌ می‌آید. به‌همین علت یکی از دغدغه‌های جدی برنامه‌سازان و برنامه‌ریزان رادیو این است که بتوانند مخاطبان را تا حد بسیار زیادی راضی نگه دارند و مطالبات آنان را پاسخگو باشند. اگر جدول پخش را بررسی کنید می‌بینید تنوع برنامه‌سازی بسیار زیاد است؛ از برنامه‌های سرگرمی تا جدی، سیاسی و اجتماعی یا نقد مسائل اجتماعی و برنامه‌های تحلیلی و دلیل آن پاسخگویی به ذائقه متنوع و ویژه جوانان است. فکر می‌کنم تا حد زیادی توانسته‌ایم موفق باشیم، چون در نمایشگاه کتاب نیز افرادی که مورد نظرسنجی قرار گرفتند، اکثرشان با این رادیو آشنا بودند و برنامه‌های ما را پیگیری می‌کردند.


یکی از انتقادهایی که به رادیو جوان وارد می‌شود این است که رسانه با زبان عامیانه که در شأن یک رسانه ملی نیست با جوانان سخن می‌گوید، به‌طوری که ادبیات جوانان را تحت تاثیر قرار می‌دهد. در این زمینه چه می‌گویید؟

همه جوانان با یک زبان و یک لهجه سخن نمی‌گویند. باید زبان مشترک تهران و شهرستان را پیدا کرد، البته بیشتر کسانی که در این زمینه انتقاد می‌کنند افراد مسن هستند و آنها نباید خودشان را در جایگاه گروه دیگری قرار دهند که با آنها فاصله دارند. برای این کار بهتر است افرادی که در طیف مخاطبان ما قرار دارند بگویند چگونه صحبت کنیم. بالاخره استادان ما دغدغه‌های خاص خودشان را برای حفظ ادبیات دارند و این به نوبه خود بسیار محترم است، اما نباید این فکر وجود داشته باشد که با دو برنامه رادیویی، ساختار مستحکم ادبیات ما به هم می‌ریزد و تحت تاثیر قرار می‌گیرد. اگر زاویه دید خود را اصلاح کنیم چنین انتقاد تندی وجود ندارد.

البته ما در همه برنامه‌هایمان این‌گونه صحبت نمی‌کنیم و کسانی که انتقاد می‌کنند باید ببینند در چه برنامه‌هایی این موضوع وجود دارد. اگر این نسبت را بدانید، انتقاد کمتر می‌شود. البته این موضوع به مساله دیگری هم مربوط می‌شود آن هم این‌که به خاطر جذابیتی که رادیو جوان برای مخاطب خود داشت بعضی رسانه‌های دیگر حتی در مراکز استان هم آمدند و از لحن این رادیو استفاده کردند. به نوعی این رادیو و شیوه اجرای خاص آن الگویی برای بقیه شد و این موضوع بیشترین ضربه را به ما زد. این چیزی بود که ابداع دوستان ما در رادیو جوان بود. اگر آن فضا دست‌ نخورده باقی می‌ماند خب این انتقاد شاید مقداری فروکش می‌کرد. البته این نوع اجرا فقط در چند برنامه خاص وجود دارد. ما از انتقادات استقبال می‌کنیم چون معتقدیم همواره انتقاد موجب رشد افراد است. ما باید به دنبال ادبیاتی برای برقرار کردن ارتباط خودمان با مخاطب باشیم. دوستان ما در شبکه تا این حد کار را پیش برده‌اند. ما جلوی هر کسی که می‌خواهد در این زمینه پیشنهاد بدهد فرش قرمز پهن کرده و استقبال می‌کنیم. دوستان ما در شبکه تا این حد توانسته‌اند کار را پیش ببرند. همه کسانی که انتقاد می‌کنند راهکار نمی‌دهند. ما باید زبان و لهجه خاص جوان را پیدا کنیم تا بتوانیم با او ارتباط برقرار کنیم. این بسیار کار سختی است و تا الان حتی یک مورد هم نداشته‌ایم که به ما پیشنهادی در این حوزه بدهد. در مقالات هم‌اندیشی‌ای که به دستمان رسید این موضوع کمترین تعدادی را داشت و کارهایی هم که ارسال شد خیلی حاشیه‌ای به این موضوع پرداخته و از کنار آن گذشته بودند. من خیلی سعی کرده‌ام وارد این حوزه شوم ولی خیلی سخت است.


خب این کار باید کارشناسی شده صورت بگیرد و افرادی باشند که به‌دقت برنامه‌ها را دنبال کنند و در عین حال کارشناس این کار هم باشند.

البته ما در فراخوانمان از استادان نیز دعوت کردیم، ولی آیا شما می‌توانید این گروه را تشکیل دهید؟


به نظر من یک روان‌شناس، استاد دانشگاه و کارشناس رسانه می‌توانند اعضای خوبی برای این تیم باشند.

این گونه کارهای کارشناسی قبلا انجام شده است. البته باز هم انتقادهایی وارد می‌شود، ولی ما باز هم پیگیری می‌کنیم و از افرادی که در زمینه پیدا کردن زبان مشترک با جوانان بتوانند ما را یاری کنند، استقبال می‌کنیم و خوب است بدانید موضوع سال گذشته ما هم همین پیدا کردن زبان جوانی بود.


بسیاری از مجری‌های تلویزیون افرادی هستند که پیش از این در رادیو جوان فعال بوده‌اند، اما اکنون انگار منعی برای حضور این افراد در هر دو رسانه وجود دارد. علت چیست؟

از قدیم این ممنوعیت وجود داشته است و مربوط به الان نیست. دلیل آن نیز به این موضوع برمی‌گردد که شنونده رادیو با توجه به ویژگی‌های این رسانه، گوینده را به شکلی خاص در ذهنش متصور می‌شود، دیده شدن گوینده در تلویزیون این تصور را به هم می‌زند. در ضمن این قضیه دست ما را بازتر می‌کند. برای این‌که افراد مستعد دیگری که آمادگی حضور در رسانه را دارند جذب کنیم و اگر یک رده خاصی قرار باشد هر دو رسانه را پوشش دهد، آنگاه فرصت ابراز وجود و ورود به رسانه به خیلی‌ها داده نمی‌شود. البته این در سایر نیروها نیست و در رادیو نیروی انسانی تربیت و در بخش‌های مختلف از آنها استفاده می‌شود. حتی مدیران بخش‌های مختلف سازمان افرادی هستند که کار خود را با رادیو شروع کرده‌اند.


صدا و تکنیک بعضی گوینده‌ها آنقدر خاص است که در ذهن مخاطب ماندگار می‌شود و به‌نوعی در کار خود ستاره می‌شوند. آیا به این جمله اعتقاد دارید که گوینده می‌تواند ستاره باشد؟

گوینده قطعا می‌تواند ستاره باشد و این دلیل نمی‌شود که ستاره‌های دیگر کنار این ستاره‌ها رشد نکنند.


افرادی مانند وحید جلیلوند، جعفر خسروی، خانم جعفرپور، نیما رئیسی، بنفشه رافعی، فرشید منافی، علی ضیا و... از صداهای خوب این رسانه بودند که الان دیگر خبری از آنها نیست. به نظر شما علت ریزش ستاره‌ها و افت سطح کیفی برنامه‌ها در چیست؟

در یک مقطع زمانی تربیت نیروی انسانی در شبکه کند شد، باشگاه تعطیل شد و ورود اشخاص جدید بسیار سخت بود و شبکه با توجه به خزانه پُری که داشت از آن استفاده می‌کرد. در رادیو، هم ورود و هم خروج افراد وجود دارد. اگر این ورودی و خروجی متناسب باشد خلأیی ایجاد نمی‌شود.

خوشبختانه الان آنقدر افراد جدید و بااستعداد در رادیو زیاد است که نمی‌دانیم چگونه واردشان کنیم و من این خلأ را احساس نمی‌کنم. اگر بتوانیم برنامه‌ریزی کنیم به طوری که شرایط کاریمان عوض نشود در سال‌های آینده ستاره‌های جدید می‌آیند.

البته ذکر یک نکته نیز ضروری است و آن این‌که آنهایی را که نام بردید همگی خودشان برای رفتن اظهار تمایل کرده‌اند. رادیو برای حضور افراد در رسانه، هزینه‌های فراوانی کرده‌ است و این هزینه صرفا مادی نیست. مسلماً یک فرد تازه‌کار تا وقتی بخواهد کار را یاد بگیرد بسیاری از برنامه‌ها را خراب می‌کند و این هزینه برای رادیو بسیار سنگین‌ است. پس این عاقلانه نیست که ما برای یک سری افراد هزینه کنیم که بیایند و بعد آنها را بیرون کنیم. ما حتی با رفتن این افراد مخالفت هم داشتیم، ولی خواسته خودشان این‌گونه بود.


شاید سیستم، آنها را به ترک این فضا وادار کرده است؟

این‌گونه نیست. شرایط برای همه یکسان بوده است. بسیاری از افراد همان دوره مانند فاطمه صداقتی، مهران دوستی، سعید پورمحمودی و... الان هم در شبکه حضور دارند. واقعیت چیز دیگری است. من معتقدم اگر کسی به رادیو می‌آید باید با تمام وجود و عشق و علاقه‌اش کار کند و این‌که کسی بخواهد به‌عنوان جایی برای روز مبادایش به آن نگاه کند، ما آن را نمی‌پذیریم و این در واقع توهین به کسانی است که در این رسانه با تمام وجود کار می‌کنند، ولی اولویت برای ما رادیوست و آن را به عنوان رسانه مادر قبول داریم. اگر شما سری به باشگاه رادیو جوان بزنید می‌بینید چه افراد با انگیزه‌ای با چه سطح دانشی ساعت‌ها وقت می‌گذارند تا یک برنامه چند دقیقه‌ای را روی آنتن ببرند. کسانی که در هر بخش انگیزه‌هایشان کمتر می‌شود جایشان را به جوانان می‌دهند. در واقع آنقدر درخواست برای ورود زیاد است و افراد با قابلیت‌ها و جذابیت‌های متفاوت وجود دارند که اگر یک نفر برود عده زیادی برای پر کردن جای او هستند.

افرادی که رفته‌اند یا به دلیل مسائل مادی یا علاقه به دیده شدن، شرایط پیشرفت را در ژانر کاری دیگری فراهم دیده و رادیو را ترک کرده‌اند. این در واقع بحث انتخاب است. خانم رافعی علاقه‌مند بود به تلویزیون برود، رئیسی به دوبلاژ بیشتر علاقه داشت و.... رادیو همه تلاش خود را برای حفظ این افراد انجام داده است.

البته همین الان هم اگر دوستان از تلویزیون چشم‌پوشی کنند و بخواهند برگردند اینجا همیشه استقبال برای بازگشت مجدد آنها هست.


اما من با افراد زیادی از برنامه‌سازان صحبت کرده‌ام که گفته‌اند به‌رغم میل‌شان نمی‌توانند در رادیو حضور پیدا کنند و این اجازه به آنها داده نشده است؟

این به خاطر فضای متفاوتی است که در رادیو وجود دارد و به ویژگی‌های این رسانه برمی‌گردد. در رادیو، مناسبات مالی ضعیف‌تر و به همین علت صمیمیت میان افراد بیشتر است. شما نمی‌توانید همه چیز را با هم داشته باشید. این که من به چه چیزی علاقه دارم یک بحث است و این که چه راهی را دنبال می‌کنم، بحث دیگری است. بالاخره افراد یا باید احساسشان را در نظر بگیرند یا به مسائل مالی‌شان توجه کنند. نباید این توقع وجود داشته باشد که اگر کسی از یک فضا بیرون رفت همه ملزم به حفظ جای او هستند. من از این که رادیو جایی برای اوقات بیکاری افراد شود، مخالفم. در واقع افراد وقتی به تلویزیون می‌روند نسبت به رادیو کم‌لطف می‌شوند و اگر پیشنهادی همزمان برای اجرای برنامه در رادیو و تلویزیون داشته باشند، صددرصد تلویزیون را می‌پذیرند. ما نمونه این کار را داشته‌ایم که برای اجرای یک برنامه تلویزیونی، برنامه رادیویی را رها کرده‌اند. خب این شرایط برای کار اصلا خوب نیست و من پاسخگوی همکاران دیگری که همان توانمندی‌ها و شرایط را داشته‌اند اما نرفته‌اند، نیستم. به هر حال اگر خیلی علاقه داشتند ژانر کاری خود را انتخاب می‌کنند و می‌مانند.

همان طور که گفتید فضای رقابتی، بسیار شدید و این در ارتباط با برنامه‌سازی هم بسیار بیشتر است و به‌محض خالی شدن جایی، توسط افراد جدید سریع پر می‌شود. ممکن است افرادی در یک مقطع موفق بوده باشند، اما دلیلی ندارد الان هم همان شرایط وجود داشته باشد. شرایط، روز به روز متفاوت می‌شود. دوستان وقتی می‌روند دلتنگ می‌شوند.


من به تناقض رسیدم. می‌خواهید بگویید سطح کارها بالا رفته و جایی برای افراد قدیمی‌تر وجود ندارد؟

در رسانه بسادگی نمی‌توان گفت سطح بالا رفته یا نه. در یک مقطعی گوینده‌های خاصی وجود داشت و برنامه‌ها بیشتر گوینده‌محور بود. بعضی افراد آنقدر توانمندی دارند که یک برنامه متوسط را می‌توانند به اوج ببرند. در آن زمان کار سردبیر زیاد ویژه نبود، اما الان برنامه‌ها سردبیرمحور شده است. سردبیر اگر بخواهد با یک گوینده تازه‌کار برنامه را روی آنتن ببرد باید آیتم‌های متنوعی بسازد و به نوعی برای این که برنامه در اوج بماند کارش سخت‌تر است. نمی‌گویم کدام شرایط بهتر است، اما می‌خواهم بگویم اگر کسی بخواهد در شرایط جدید کار کند معلوم نیست در برنامه‌هایش باز هم بتواند موفق باشد. الان بار برنامه‌سازی بر دوش سردبیر است. معلوم نیست کسی که در قدیم بخوبی برنامه‌سازی می‌کرده در شرایط جدید رادیو جوان هم بتواند آن موفقیت‌ها را کسب کند؟


من می‌خواهم از حرف‌های خودم به یک نتیجه برسم که این بحث در سینمای ما هم وجود دارد. به عنوان مثال اگر یک ستاره در حوزه سینما حضور نداشته باشد شاید افراد دیگری بیایند، ولی تا بخواهند به آن شخص برسند کلی طول می‌کشد.

حرف شما را قبول دارم و نمی‌گویم نبود آنها مشکلی ایجاد نمی‌کند. ما در این زمینه دو راه را پیش رو داریم یا این که فقط بگوییم چرا افراد شاخص در رادیو حضور ندارند یا این که آستین‌ها را بالا بزنیم و افراد جدید را برای آینده تربیت کنیم. همان‌طور که گفتم ما علاقه‌ای به رفتن این افراد نداشتیم و این به خاطر اصرار بیش از حدشان بوده است. اگر توجه کنید می‌بینید از بین افرادی که به تلویزیون رفته‌اند فقط تعداد کمی توانسته‌اند توفیقی مانند آنچه در رادیو داشته‌اند به‌دست بیاورند و این به علت این است که آن افراد در رادیو و برای رادیو تربیت شده‌اند و افرادی هم که می‌خواهند در تلویزیون قرار بگیرند باید برای آنجا آموزش ببینند. من فکر می‌کنم شناخت ما گاهی از خودمان کامل نیست و این باعث می‌شود انتخاب‌هایی داشته باشیم که درست نباشد.

شاید در تلویزیون صدا به اندازه رادیو مهم نباشد. این افراد تا وقتی در رادیو بودند بیشتر شناخته شده بودند.


چه می‌کنید تا دیگر رسانه‌ها برای شما رقیبی محسوب نشوند؟

وقتی من به رادیو وارد شدم این تفکر وجود داشت که بزودی رادیو دوران اوج خود را پشت‌سر می‌گذارد و باید جای خود را به رقبای دیگر بدهد، اما بعد قضیه جور دیگری شد و رادیو شروع به رشد کرد. تعداد شبکه‌ها بیشتر شد و شبکه‌هایی مانند جوان توانستند مخاطبان زیادی را با خود همراه کنند. به نظر من اگر یک رسانه بتواند ظرفیت‌های خود را بشناسد و از آنها بخوبی استفاده کند این نگرانی دیگر وجود نخواهد داشت. اگر رسانه‌ها روند تکاملی خود را بخوبی بشناسند و بتوانند در همان مسیر حرکت کنند روز به روز فعال‌تر می‌شوند و شاید در بعضی مواقع پرداخت صریح به مسائل جامعه باعث شود مردم در خودشان احساس نیاز نکنند که به رسانه‌های دیگری رو بیاورند.


در اتاق شما رادیو می‌بینم. چه مدت از روز برنامه‌های رادیو را دنبال می‌کنید؟

در واقع رادیوی اتاق من از صبح روشن است و هنگام جلسات هم صدای آن را کم می‌کنم.


آقای احمدپور شما یک روز کاری خود را چگونه می‌گذرانید؟

من ساکن کرج هستم و ساعت 6 صبح حرکت می‌کنم و تقریبا ساعت 8 صبح در تهران هستم و از آن زمان نیز جلسات متعددی با همکاران دارم و کارهای رادیو را بررسی می‌کنم. البته جلسه نه به آن تعریفی که دور یک میز جمع شویم، بلکه این جلسه گاهی با یکی از همکاران است و با او در رابطه با کارش صحبت می‌کنم.


یعنی کار شما اینقدر راحت است؟ مخاطبان ما الان فکر می‌کنند شما چه کار آسانی دارید.

من حاضرم جای خودم را با هرکسی که می‌خواهد، عوض کنم (با خنده) اما کار در رادیو بسیار سخت است و حساسیت‌های خاص خود را دارد. باید همه مردم را با سلیقه‌های مختلف راضی نگه داشت.

من این امکان را فراهم کرده‌ام که مخاطبان ما به طور مستقیم با من در تماس باشند. افراد از لحن گوینده تا عوض شدن آرم برنامه یا سبک محتوایی آن نظر یا انتقاد دارند. این خیلی مشکل است که بتوانی ذائقه یک فرد سخت‌پسند و در عین حال ذائقه یک فرد با موضع آرام‌تر را راضی نگه داری. مطالبات جامعه هم از کسانی که در رسانه هستند، متفاوت است.


چند سوال دارم که از شما می‌خواهم به طور کوتاه به آنها پاسخ دهید.

مهم‌ترین رسالت رادیو؟

اطلاع‌رسانی، آگاهی‌بخشی و سرگرمی.


خطوط قرمز در رادیو جوان تا چه حدی است؟

هر رسانه خطوط قرمز خاص خود را دارد و همیشه موردی برای اجتناب هست. به نظر من در رادیو باید به دانش خود اتکا کنیم و اگر با ادبیات مناسب، موضوعی را بررسی کنیم دیگر خط قرمزی وجود ندارد. خوشبختانه در رادیو جوان، خیلی مسائل جامعه بخوبی و براحتی صحبت می‌شود، حتی انتقادات تند و صریح.


رادیو جوان در یک جمله؟

رادیوی نشاط و شور و طراوت.


به عنوان آخرین سوال، آیا خبر خوشی برای مخاطبانتان دارید؟

خبر خوش ما می‌تواند برنامه‌های جدید باشد. مثلا برنامه‌ای که پخش آن مدتی است شروع شده با عنوان «چل تکه» که موضوعات روز و جالب جامعه مانند خانه‌های مجردی و... را بررسی می‌کند. برنامه «بند کفشتو محکم کن»، جشنواره جوان و رسانه با عنوان «جوانه» که اولین فرصت برای مخاطبان ماست که بتوانند در رادیو حضور یابند.



منبع : وبلاگ جوان و رادیو